[... نمی دونم کی بود که می گفت تو شب همه چیز واضح تره. پررنگ تر و وحشی تر. وقتی شبا خوابم نمیبره و به یه سری چیزا فکر می کنم اونا رو واقعی تر از همیشه می بینم. واقعیت هایی که توی روز چندان دردناک نیستن یا انگار پوشیده شدن. اما توی شب، لُخت به نظر می رسن و همین دردناکیشون رو چندین برابر می کنه. دیگه نمی تونم به خودم دروغ بگم یا نادیده بگیرمشون. این بلاییه که شب سر آدم میاره. واقعیت ها رو با شدت ِ هر چه تمام به سمت مغز پرتاب می کنه. آدم سعی می کنه فکرشو منحرف کنه ولی در نهایتِ خسته گی ازین مبارزه، در برابر این هجوم تسلیم می شه و بعدش هم به خواب می ره. ]